کیان جونکیان جون، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 2 روز سن داره
سارا جونسارا جون، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

عزیز دل مامانی و بابایی

کیان و مامان

سلام شیر مرد من   اندر احوالاتمون بگم برات که: اینقدر شیطون شدی که نگو.یه چیز میگم یه چیز میشنوی.حسابی بلا شدی.از در و دیوار خونه بالا میری.منم همش باید دنبالت هی اینور و اونور بیام مبادا از جایی بیوفتی یا خدا نکرده سرت جایی بخوره... به لطف تو و این وول خوردنات منم یه ورزشی میکنم عزیزم. خدارو شکر غذا خوب میخوری.بابا میگه مثل من شکمویی!!عاشق طالبی و هندونه هستی.توت هم میخوری ولی من بهت نمیدم زیاد. چون زیر یکسال ممکنه حساسیت بیاره برات.ولی تا دلت بخواد بستنی دوست داری.فقط کافیه مامان یکم از بستنیت بخوره..داد و بیدادی راه میندازی که حد نداره قربونت برم. تولدت کم کم داره نزدیک میشه.نمیدونی چقدر خوشحالم.ا...
25 ارديبهشت 1392

پسر 10 ماهه من

پسر گلم ،شیرینی زندگیم سلام شیطون شدی،بلا شدی،آقا شدی.. هرچی بگم کم گفتم..اینقدر شیرین شدی(البته بودی) که دلم می خواد جاشکلات قورتت بدم.دیروز دراز کشیده بودم و داشتم تی وی میدیدم... تو هم داشتی تو خونه بازیت بازی میکردی یهو گفتی ماما منم برگشتم دیدمت و دیدم لبای نازتو غنچه کردی قربونت برم. من زودی بلند شدم و بغلت کردم یه بوس آبدار خوشمزه از لپای پسر گلم گرفتم.بعد تو لبتو گذاشتی رو لپم که مثلا داری بوسم می کنی...ای جووووووووون دلم ..تمام خستگی های روزم از تنم در رفت.. فعلا با کمک دیوار و مبل و میز راه میری...مثل ووروجکا لم میدی به من و میاستی..منم تند تند لپاتو بوس میکنم و تو هم غش غش میخندی... وقتایی که بابا خونه هست ...
14 ارديبهشت 1392
1